سلام
این شعر هم جالبه شما هم بخونید بد نیست
الهی به مستان میخانه ات
به عقل آفرینان دیوانه ات
به رندان سر مست آگاه دل
که هرگز نرفتند جز راه دل
نمانده است در هیچ کس مردمی
گریزان شده آدم از آدمی
همه گرگ مانا همه میش پوست
همه دشمنی کرده در کار دوست
نماز ار نه از روی مستی کنی
به مسجد درون بت پرستی کنی
به مسجد رو و قتل وغارت ببین
به میخانه آی و فراغت ببین
برونها سفید ودرونها سیاه
فغان از چنین زندگی آه آه
(شعر از رضی الدین ارتیمانی قرن یازدهم)