دوباره سلام...
خسته نباشید و با امید به اینکه روز خوبی را گذرانده باشید
تقدیم به ......
کاش میدانستی !!!
زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست ... حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست .... زندگی خوردن وخوابیدن نیست ....
زندگی کوشش وراهی شدن است .... از تماشاگر آغاز حیات .... تا به جایی که خدا می داند
دلم برای ...
دلم برای کسی تنگ است
که آفتاب صداقت را به مهمانی گلهای باغ می آوردو گیسوان بلندش را به
بادها می داد و دستهای سپیدش را به آب می بخشید.
دلم برای کسی تنگ است
که چشمهای قشنگش را به عمق آبی دریای واژگون می دوخت و شعرهای
خوشی چون پرندها می خواند.
دلم برای کسی تنگ است
که همچون کودک معصومی دلش برای دلم می سوخت و مهربانی را نثار من
می کرد دلم برای کسی تنگ است
که شمال ترین شمال و در جنوب ترین جنوب همیشه در همه جا – آه با که بتوان
گفت:که بود با من و – پیوسته بی من بود و کار من ز فراقش فغان و شیون بود،
کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
کسی . . .
-دگر کافیست
« حمید مصدق »